شهر تمشک های خونی
عنوان:
شهر تمشک های خونی
کد کالا:
بغض سنگینی تو دلم نشسته بود و قصد سر باز کردن نداشت. به یاد روزهایی که همینجا مینشستم و ساعتها حرف میزدیم او مینواخت و من میخواندم، او میخواند و مشتری ها کیف میکردند.
از مقابل چشمانم همچون فیلم گذشت. بغضم را قورت دادم. آمدنم به اینجا از اولش هم اشتباه بود. بلند شدم و به سوی گیتار رفتم. روی تارهایش دست کشیدم دلم یک حال عجیبی شد. آری آمدنم به طبقه بالا اشتباه محض بود. اخم کمرنگی میان ابروهایم نشست. هر گوشه سالن را نگاه میکردم یادآور یک خاطره بود. ما چقدر باهم خاطره ساخته بودیم؟!
گیتار را لمس کردم و برای آخرین بار نگاهش کردم. نفسم را همچون آه از سینه خارج کردم و عقبگرد کردم و چراغ را خاموش کردم.
خاطرات همانجا ماندند و در سکوت خاموش شدند
نویسنده:ويراستار:شابک:9789641933830
نوبت چاپ:دوم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:554
تیراژ:500